مری ماتیلدا بتام

Maryam Mansouri
می 26, 2022
بدون نظر

مری ماتیلدا بتام، که توسط خانواده و دوستان به عنوان ماتیلدا بتام شناخته می شود، در 16 نوامبر 1776 چشم به جهان گشود و در 30 سپتامبر 1852 چشم از جهان فروبست. بانو ماتیلدا بتام، یک روزنامه نگار انگلیسی، شاعر، ادیب و نقاش پرتره مینیاتور انگلیسی بود. او از سال 1804 تا 1816 در آکادمی سلطنتی هنر آثار خود را به نمایش گذاشت. اولین کتاب از چهار کتاب او در سال 1797 منتشر شد. او به مدت شش سال در مورد زنان برجسته تاریخی در سراسر جهان تحقیق کرد و در سال 1804 فرهنگ زندگی نامه زنان مشهور در هر عصر و کشوری را منتشر کرد.

دوران کودکی مری ماتیلدا بتام

مری ماتیلدا بتام بزرگترین فرزند از 14 فرزند کشیش ویلیام بتام از روستای استانهم اسپال ، شهرستان سافک انگلستان و مری دامانت از شهرک ای، شهرستان سافک بود پدر او فردی شناخته شده در تاریخ بریتانیا می باشد و این امر به دلیل تحقیق و انتشار کتاب شجره نامه بارونتاژ سلطنتی و انگلیسی می باشد. همچنین پدر او مدیر مدرسه و کشیش کلیسا در روستای استوک لیس، شهرستان هرفوردشر بود.

بتام 1 سال پس از تولدش یعنی در 1 ژانویه 1777 غسل تعمید داده شد و در استانهام اسپال بزرگ شد. با وجود ضعف سلامتی، کودکی شادی را پشت سر گذاشت. از آنجا که خانواده اش در مرکز فعالیت های ادبی و هنری زندگی می کردند، ماتیلدا از کودکی به کتابخوانی علاقه زیادی داشت. این علاقه به حدی زیاد بود، که مدتی او را به کلاس خیاطی فرستادند تا کمی از حضور زیادش در کتابخانه بکاهند. او در هیچ مدرسه ای آموزش ندید، اما در کتابخانه پدرش خود آموز بود و کلکسیونی از علاقمندی هایش به تاریخ و ادبیات داشت. به گفته خود ماتیلدا، به خاطر حضور نیافتن در مدرسه هیچگاه نتوانست هنر دفاع از خود را یاد بگیرد و همین مورد باعث خیلی از شکست هایش در بزرگسالی شد.

ماتیلدا بتام از دوران جوانی شعر می گفت و نمایشنامه و تاریخ را با ولع می خواند. برای جلوگیری از کتاب خوانی بیش از حد زیادش او را به آموزش خیاطی فرستادند.

ماتیلدا بتام اولین فرزند خانواده بود، با بزرگتر شدن خانواده، اثاثیه خانواده برای تامین مخارج فروخته شد. اگرچه او از خانه رانده نشد، اما با شرایط موجود خانواده اش احساس کرد که باید مخارج خود را تامین کند. به همین دلیل شروع به نقاشی پرتره های مینیاتوری نمود. در این حین دریچه ای تازه به زندگی اش باز شد، عموی ماتیلدا، ادوارد بتام که یک ناشر بود، تصمیم گرفت در سفر خود به لندن، ماتیلدا را همراه خودش ببرد. در همین سفر بود که ماتیلدا فرانسوی یاد گرفت و استعداد خود در نقاشی را تقویت کرد. همچنین توسط عمویش تشویق شد تا استعدادهای ادبی خود را کشف کند. در طول اقامتش در لندن توانست از آموزش های هنرمندانی همچون جان اوپی ( نقاش معروف پرتره)، ویلیام وردزورث ( شاعر و ادیب انگلیسی ) و آگوستینو ایزولا ( شاعر ایتالیایی ) بهره بگیرد.

زندگی هنری و ادبی مری ماتیلدا بتام

مری ماتیلدا بتام در 27 آگوست 1794 شعر آرتور و آلبینا را نوشت و در سال 1797، هنگامیکه 20 سال داشت، کتابی شامل مرثیه‌ها و دیگر اشعار کوچک شامل اشعار ایتالیایی ترجمه شده به انگلیسی، را منتشر کرد و شعر آرتور و آلبینا را نیز در آن گنجاند. در سال 1802، ساموئل تیلور کولریج ، نامه ای با عنوان” به ماتیلدا از یک غریبه ” را نوشت. در این نامه، ساموئل از احساسات خوب خود به اشعار ماتیلدا نوشت و ماتیلدا را با سافو مقایسه کرد. همچنین او را به سرودن شعرهای بیشتر تشویق نمود. نا گفته نماند که ساموئل شاعر، منتقد ادبی، فیلسوف، متکلم انگلیسی و بنیانگذار جنبش رمانتیک بود.

سال 1804 تا 1816، بتام راهی برای استقلال مالی از والدینش که فرزندان زیادی برای بزرگ کردن داشتند، یافت. او پرتره های دلپذیر و ظریفی را نقاشی کرد و در آکادمی سلطنتی هنر به نمایش گذاشت. در این نمایشگاه ها، پرتره های هریوت بوکلرک، دوشس سنت آلبانز ، شاعر جورج دایر ، کنتس دیزارت، و پدر بتام و سایر اعضای خانواده نیز به نمایش گذاشته شدند.

در سال 1804، او پس از 6 سال تحقیقات گسترده، کتاب زندگی نامه زنان مشهور در هر عصر و کشور را منتشر کرد. این فرهنگ نامه شامل بیوگرافی کوتاهی از مریم مجدلیه، کلئوپاترا، بوانی هند شرقی، مادام رولاند و دیگر زنان برجسته تاریخی از سراسر جهان بود. چهار سال بعد او سومین کتاب خود، که یک کتاب شعر بود را منتشر کرد. سایر آثار بتام به صورت ناشناس در مجلات منتشر شد. خوانش عمومی شکسپیر در لندن نیز یکی دیگر از فعالیت های ادبی او بود.

در سال 1816، بهترین شعر خود، یعنی دو بیتی دفن ماری را سرود. دفن ماری بر اساس داستان ماری دو فرانس، شاعر قرون وسطایی، همراه یک ضمیمه علمی بود. در وصف این سروده، رابرت ساوتی گفته بود “احتمالاً او بهترین شاعر عصر خود خواهد بود.”

انتشار کتاب دفن ماری که می توانست نقطه اوجی در زندگی ماتیلدا بتام باشد، او را از نظر اقتصادی با شرایط دشواری روبرو کرد تا حدی که او دچار بیماری روحی و روانی گردید. در آگهی تبلیغاتی این کتاب، دفن ماری به اشتباه دفن ماریو درج شده بود و باعث هدر رفت هزینه تبلیغاتی ماتیلدا بتام شد. کپک زدن بسیاری از کتاب هایش بخاطر شرایط بد نگهداری نیز یکی دیگر از دلایلی بود که او را در مضیقه مالی قرار داد. ماتیلدا بتام نتوانست هیچ خسارتی بابت این اتفاق دریافت نماید. شاید همین امر یکی از دلایلی بوده که ماتیلدا بتام ادعا کرده بود که هنر دفاع از خود را نتوانسته یاد بگیرد.

با وخامت اوضاع، از هم گسیختگی سلامت، بدبختی ها و شرایط خانوادگی ماتیلدا بتام نزد خانواده اش بازگشت. در 17 ژوئن 1819، بتام پس از اینکه از یک اختلال روانی رنج می برد، توسط خانواده اش به یک آسایشگاه روانی منتقل شد. او توانست در سال 1820 دوباره به طور عادی رفتار و صحبت کند. او اظهار داشت که او پس از کار سخت و استرس عاطفی ناشی از انتشار دفن ماری دچار «تب عصبی» شده است و احساس می‌کرد که به ناحق در این شرایط قرار گرفته است.

بتام پس از بهبود، به لندن نقل مکان کرد و آدرس خود را از خانواده اش مخفی نگه داشت. یکی از دوستانش به نام جورج دایر از صندوق ادبی سلطنتی برای ماری درخواست کمک کرد و توانست برای ماری کمک مالی فراهم نماید. صندوق ادبی سلطنتی برای کمک به نویسندگان در سال 1790 توسط دیوید ویلیامز تأسیس شده بود.

بتام همواره مدافع حقوق زنان بود و خواستار مشارکت بیشتر زنان در امور پارلمانی بود. از اقدامات او در این راستا می توان به دفاعیه او از ملکه کارولین اشاره نمود. در سال 1820، با به تخت نشستن جرج چهارم، همسر سابق او، ملکه کارولین که تا آن زمان در ایتالیا به سر می برد، به انگلستان بازگشت تا مدعی حقوقش به عنوان ملکه شود. بازگشت او با استقبال مردم روبرو شد زیرا او را زنی می دیدند که با بی مهری همسرش که پادشاهی منفور در اذهان عمومی بود، واقع شده بود. شاه جرج چهارم در مقابل این حق خواهی لایحه ای را تقدیم مجلس اعیان کرد که ملکه کارولین را از این حقوق محروم و ازدواج انها را به دلیل روابط نامشروع کارولین باطل می ساخت.

بتام در این حین چالشی برای زنان مطرح و اعلام کرد و بانوان بخش‌های مختلف پادشاهی را برای همدردی و همراهی ملکه کارولین، ملکه بریتانیا و ایرلند را گرد هم آورد. او از زنان خواست تا از ملکه در برابر آزار و اذیت دولتی و اتهاماتی که در طول ازدواج سخت او با پادشاه جورج چهارم مطرح شده، حمایت کنند و طوماری را برای حمایت امضا کنند.

سرانجام مساله پیش آمده با مرگ ملکه کارولین بر اثر مسمومیت در 7 اوت 1821 به پایان رسید.

پس از این مساله، بتام دوباره در سال 1822 توسط خانواده اش به یک تیمارستان منتقل شد و دوره درمانی خود را از سر می گرفت. در دهه 1830 او با پدر و مادرش در ایزلینگتون زندگی می کرد. حدود سال 1836، بتام در شعری با نام “غزل و آیات “، از مرگ چند خواهر و برادر کوچکترش ابراز تأسف کرد. داستان دو مرد مسموم در دراماتیک اسکچ در سال 1836 منتشر شد. نسخه خطی هرمودن ، نمایشنامه ای که او در اواخر دهه 1830 نوشت، گم شد و همچنان منتشر نشده باقی مانده است.

در سالهای آخر زندگی، بتام به لندن بازگشت. او دوستی ها، عشق به ادبیات، شوخ طبعی و گفتگو و حضور سرگرم کننده اش را حفظ کرد. با این حال، زندگی برای او سخت بود. او نتوانست کمک های وعده داده شده را برای چاپ دستنوشته خود برای پرواز کلاغی دریافت کند. بتام زمانی که از دوستانش نسخه هایی از شعرهایی را که به آنها داده بود درخواست کرد، مورد سرزنش قرار گرفت و نتوانست اشعارش را پس بگیرد. برخی از دست نوشته های او به طور تصادفی در استونهام سوزانده شدند.

بتام همچنین دوست صمیمی رابرت ساوتی و همسرش، آنا لتیتیا بارباولد و همسرش، و چارلز و خواهرش مری بود. دیگر آشنایان در آن دوره اوپی، فرانسیس هولکرافت، هانا مور، ژرمن دو استائل و ساموئل تیلور کولریج بودند. او پرتره هایی از کلریج ها و ساوتی ها ساخت و شعری برای ازدواج اما ایزولا، دختر خوانده لمب، با ادوارد ماکسن نوشت.

بتام در 30 سپتامبر 1852 در خیابان برتون در لندن درگذشت و در ضلع غربی قبرستان هایگیت همراه با خواهر بزرگش ترزا که یک سال پیش از آن مرده بود به خاک سپرده شد. برخی از نامه‌های او، همراه با طرحی بیوگرافی، در شش داستان زندگی زنان مشهور (1880) توسط خواهرزاده‌اش، رمان‌نویس ادواردز ماتیلدا بتام، آمده است. همچنین ادواردز بیوگرافی مری ماتیلدا بتام را در چهره های دوستانه سه ملیت منتشر کرد.

امیدوارم از زندگینامه مری ماتیلدا بتام لذت برده باشید. اگر به زندگی هنرمندان زن علاقه مند هستید، شاید مقالات زندگینامه اولین آبلسون، زندگینامه آنا آلما تادما، لورا ترسا آلما تادما، مارگارت هلن بارنارد و زندگینامه دیگر هنرمندان در سایت مریم منصوری برایتان جذاب باشد.