سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی ( سبک آبستره) ؛ که پس از جنگ جهانی دوم یعنی در اواسط قرن بیستم، توسط گروهی از هنرمندان مدرسه نیویورک، بهعنوان مجموعهای از دو سبک اکسپرسیونیسم (هیجان نمایی) و سورئالیسم (فراواقعگرایی) شکوفا شد؛ هنرمند را برای بیان احساسات و نگرشش از طریق ابزارهای غیرسنتی و مصنوعی آزاد گذاشته و مانند اثر “همگرایی” پولاک، نوعی نقاشی شجاعانه اکشن به حساب میآید.
سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی یا سبک آبستره چیست ؟
سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی یا سبک آبستره یا همان Abstract Expressionism که گاهی نیز بهعنوان مکتب نیویورک یا نقاشی اکشن شناخته میشود، یک جنبش هنری در نقاشی آمریکایی است که در دهههای 1940 و 1950 پس از وحشت جنگ جهانی دوم ظهور کرد؛ زمانی که هنرمندان احساس کردند دیگر نمیتوانند به نقاشی چهره، طبیعیت و مانند آن ادامه دهند و شروع به کاوش در بیان احساسات از طریق انتزاعی، علامتگذاری ژستها و زمینههای رنگی مصنوعی کردند. باید گفت هنرمندان به قلمرو انتزاعی پناه بردند و مراقبه و دروننگری را تحتعنوان اکسپرسیونیستهای انتزاعی پایهگذاری کردند.
سبکهای مختلف نقاشی
هنر عامل تحریک و برانگیختن احساسات بیننده است، و نقش هنرمند خلق اثری است که چنین نتیجهای را به ارمغان آورد. نظریه بیان، لئو تولستوی پدر سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی.
15 سبک تأثیرگذار نقاشی پیش از اکسپرسیونیسم انتزاعی، در گذر تاریخ عبارتند از:
- سبک رنسانس (Renaissance)
تولد: قرن 15 میلادی- دوره رونسانس، مبدأ: فلورانس- ایتالیا، هنرمندان نامی: رافائل- دوناتللو- میکل آنژ- لئوناردو داوینچی، برجستگی: احیاء الهههای رم و یونان باستان و فرهنگ گذشته در هنر.
- سبک منریسم (Mannerism)
تولد: قرن 16 میلادی- اواخر دوره رنسانس، مبدأ: فلورانس- رم- ایتالیا، هنرمندان نامی: روسو فیورنتینو- پونتورومئو- جولیو رمانو- پولیدورو دا کاراواجو، برجستگی: الهام گرفته شده از ایدهآلگرایی و طبیعتگرایی هنرمندان سبک رنسانس- شامل اغراق آگاهانه و عمدی در فیگور و کاراکترها
- سبک باروک (Baroque)
تولد: قرن 17 و 18 میلادی، مبدأ: ایتالیا، هنرمندان نامی: ال گرکو- آنیباله کاراچی- نیکلا پوسن- برنینی- کاراواجو- رامبراند- تیه پولو- روبنس، برجستگی: ترکیببندی متنوع عناصر درونی- استفاده فراوان از شکلهای مختلف- حذف خطوط پیرامون اشیا و درهم آمیختگی آنها با خطوط محو- آزادی در طراحی
- سبک روکوکو (Rococo)
تولد: قرن 18 میلادی، مبدأ: پاریس- فرانسه، هنرمندان نامی: ویلیام هورگارث- آنتوان واتو- گراهام- ژان شاردن، برجستگی: به کارگیری ترکیببندیهای منحنی- طراحی دارای تقارن- زمینه و رنگهایی با تن روشن و طلایی
- سبک رمانتیسم (Romanticism)
تولد: اواخر قرن 18 میلادی، مبدأ: انگلستان، هنرمندان نامی: اوژن دلاکروا- ژریکو- گوستاو کوربه- فرانسیسکو گویا، برجستگی: بهرهگیری از عواطف و تخلیل- طبیعیتگرایی و توجه ویژه به مناظر طبیعی و بکر- علاقه به امور رمزآمیز و در حقیقت سبکی متضاد با رئالیسم
- سبک نئو کلاسیسم (Neoclassicism)
تولد: قرن 18 میلادی، مبدأ: یونان- ایتالیا، هنرمندان نامی: ژاک لوئیس دیوید- آنجلیکا کافمن- گوین همیلتون- جوزف ماری وین- آنتون رافائل منگس، برجستگی: بیانگر تفکر از روی منطق و اعتدال- الهام گرفته از دوره باستان- طراحی موضوعات کلاسیک و تاریخی
- سبک سمبولیسم (Symbolism)
تولد: قرن 19 میلادی، مبدأ: فرانسه- روسیه- بلژیک، هنرمندان نامی: گوستاو کلیمت- فلیسین روپس- یاتسک مالچفسکی- پل گوگن- آنری فانتن لاتور- میخائیل وروبل- ماردیروس ساریان- گوستاو مورو- فریدا کالو، برجستگی: نمایش حقایق به شکلی ساده و به کمک نمادهای شخصی و رمزآلود- بهکارگیری تصاویر اسطورهای
- سبک رئالیسم (Realism)
تولد: قرن 19 میلادی، مبدأ: فرانسه، هنرمندان نامی: ادوارد مانه- اوژن دلاکروا- اونُره دومیه- گوستاو کوربه- ژان فرانسوا میله، برجستگی: واقعگرایی و طراحی رویدادهای واقعی یا تاریخی بدون دخالت احساسات- نقش زندگی و مسائل روزمره
- سبک امپرسیونیسم (Impressionism)
تولد: قرن 19 میلادی، مبدأ: پاریس- فرانسه، هنرمندان نامی: وَنسان وَنگوگ- ادوارد مانه- پی یر آگوست رنوآر– اسکار کلود مونه- هیلار ژرمَن اِدگار دِ گا، برجستگی: به تصویر کشیدن مضامین طبیعت- تأکید بر سوژه یا شخصیت اصلی
- سبک نئوامپرسیونیسم (Neo –impressionism)
تولد: قرن 19 میلادی، مبدأ: فرانسه، هنرمندان نامی: ویلی فینچ- پل سیگناک- ژرژ سورا- جرج لمن، برجستگی: ترسیم رنگ و نور (مانند امپرسیونیسم) اما با دیدی علمی- استفاده از تکنیک نقطهچینی برای نمایش ذرات بنیادین
- سبک پست امپرسیونیسم
تولد: قرن 19 میلادی، مبدأ: فرانسه، هنرمندان نامی: ونسان ونگوگ- پل سینیاک- پل گوگن- تولوز لوترک- امیل برنار- ژرژ سورا-هانری روسو- پل سزان، برجستگی: در امتداد امپرسیونیسم و بهعنوان واکنشی نسبت به این سبک- طراحی با تأکید بر بیان درونی- شامل گروههای: ترکیب گری- مجزا گری- نو دریافتگی- نبیها
- سبک فوونیسم (Fauvism)
تولد: اوایل قرن 20 میلادی، مبدأ: فرانسه، هنرمندان نامی: فریس- آنری ماتیس- ولامینک- آندره دورن- مارکه، برجستگی: ترکیب رنگهای تند- رسم خطوط ساده، مستقیم و سیاه در اطراف اشیا- به کارگیری عناصر تزئینی
- سبک کوبیسم (Cubism)
تولد: قرن 20 میلادی، مبدأ: فرانسه- اسپانیا، هنرمندان نامی: پابلو پیکاسو- جرج براک- آلبرت گلز- خوان گری- فرنان لژه- مارسل دوشان، برجستگی: طراحی اشیا به شکلی انتزاعی و برخلاف نمایش مرسوم- حجمسازی- تغییر رویه نقطه دید ثابت- به کارگیری یک زمینه رنگی در کل اثر- تحلیل هندسی و استفاده از برشهای هندسی
- سیک فوتوریسم (Futurism)
تولد: قرن 20 میلادی، مبدأ: ایتالیا، هنرمندان نامی: جینو سورینی- مارینتی- اومبرتو بوچینی- کارلو کارا- جیاکومو بالا، برجستگی: انعکاس مدرنیته، تکنولوژی، خشونت، زندگی روزمره، کلان شهرها و سرعت- پرداختن به مسائل سیاسی
- سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (آبستره)
تولد: قرن 20 میلادی، مبدأ: نیویورک- آمریکا، هنرمندان نامی: جکسون پولاک- کاندینسکس- ویلم دی کونینگ- اسمیت- موندریان- استلا، برجستگی: استفاده از تمثیل و فرمهای غیر طبیعی- عدم تطابق طرحها با واقعیت- پشت سر گذاشتن سنتها
ظهور سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (سبک اآبستره)
در اواخر دهه 1940 میلادی، هنرمندانی مانند جکسون پولاک (Jackson Pollock) و ویلم دی کونینگ (Willem de Kooning) سبک جدیدی از نقاشی بهنام سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (سبک آابستره) را با پیروی از نگاهی نو به واقعیتهای اجتماعی محیط پیرامون خود و تفکرات و اندیشههای فردی خود، در نیویورک توسعه دادند؛ که اشکال و الگوهایی متفاوت از افراد یا اشیاء غیر واقعی را شامل شده و احساسات هنرمند را نشان میداد.
جکسون پولاک معتقد است در سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی هنرمند نقشی در تعریف و انتقال مفهوم اثر خود ندارد و در حقیقت این بیننده است که معنای اثر را تفسیر میکند.
بن نیکلسون، آرشیل گورکی، هلن فرانکن تالر، جرجیا اوکیف، پیر سولاژ، خوان میرو، واسیلی کاندینسکی، رابرت مادرول، گرهارد ریشتر و مارک روتکو، از شناخته شدهترین هنرمندان سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی بوده و نخستین نمایشگاه هنری سبک اکسپرسیونیسم نیز در سال 1935 و در کشور آمریکا برپا شده است. به این ترتیب، این جنبش هنری بهصورت فراگیری معرفی شد.
یکی از ویژگیهای بارز اکسپرسیونیسم انتزاعی، رهایی از چهارچوبهای سنتی پیشین، برای یافتن زبان بصری مشترک و بینالمللی بود. به این ترتیب هنرمندان اروپایی و آمریکایی فارغ از زیبایی شناسیهای حاکم بر هنر در آن دوره زمانی، گرد هم آمده و این جنبش هنری مدرن را شکل دادند.
سبکهای مختلف هیجان نمایی انتزاعی
در سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی، میتوان بین دو گرایش تمایز قائل شد:
- نقاشی کنشی (Action painting)
اصطلاح نقاشی اکشن، اولینبار توسط هارولد روزنبرگ، منتقد هنری، و در سال 1952 در مقاله وی منتشر شد. طبق این سبک، رویکرد نقاشان اکشن، نقاشی براساس کنش فیزیکی، شامل پاشیدن و چکاندن رنگ بر روی بوم بود؛ که اغلب به جای استفاده با دقت از رنگ، با حرکات وحشی، طبیعی و اشارهای قلم مو کشیده میشد. برای آشنایی با انواع قلمو به مقاله انواع قلم مو مراجعه نمایید.
از میان هنرمندان این سبک پولاک، با نقاشیهای قطرهای بزرگ خود، مسلماً شناخته شدهترین نقاش اکشن است. به عبارت دیگر، زمانی که نقاش خود را به قلم مو میسپارد و کاملاً از روی حس خود طراحی میکند. سبک نقاشی خود جوش توسط دکونینگ معرفی شد. در حقیقت جریان سوم در اکسپرسیونیسم انتزاعی با چندین سبک مختلف نشان داده میشود، از تصاویر غنایی تر، ظریفتر و شکلهای سیال در نقاشیهای گستون و فرانکنتالر گرفته تا تصاویر ساختارمند تر، قوی تر و تقریباً خوشنویسی مادرول و گوتلیب.
- نقاشی میدان رنگ (colour field painting)
واژه نقاشی میدان رنگبرای اولینبار و در سال 1955 توسط کلمنت گرینبرگ برای اشاره به آثار مارک روتکو، بارنت نیومن و کلیفورد استیل استفاده شد. گرینبرگ در مقاله تأثیرگذار خود “نقاشی مدرنیستی” این ایده را بیان کرد که نقاشی باید خود انتقادی باشد. وی همچنین اعلام کرد که “مدرنیسم از هنر برای جلب توجه به هنر استفاده کرد.”
هنرمندان حوزه میدان رنگ که عمیقاً به دین و اسطوره علاقهمند بودند، طرحهای سادهای را با نواحی بزرگ معمولاً تکرنگ و مسطح نقاشی میکردند که هدف از این نقاشیها ایجاد پاسخی متفکرانه یا مراقبه در بیننده بود. هنرمندان حوزه رنگ در جستجوی ماورا بودند و زمینههای رنگی گسترده و عاطفی آنها قرار بود بیننده را در بر بگیرد و تفکری معنوی و احساسی شدید را القا کند.
آثار هنری نمادین سمبلیک اکسپرسیونیسم انتزاعی
- جکسون پولاک (Jackson Pollock) اثر شماره 1A سال 1948
این نقاشی از سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی که شامل پاشیدن و چکاندن رنگ بر روی بوم خالی بود، به نقاشی قطرهای معروف شد. نقاشی قطرهای به پولاک اجازه داد تا با بداهه، خود انگیختگی، حرکت و احساس کار کند. پولاک در نقاشی قطرهای شماره 1A از رنگهای روغنی مورد استفاده هنرمندان سنتی فاصله گرفت و از رنگهای لعابی تجاری استفاده کرد، به این ترتیب بهدلیل روان بودن این نوع رنگ، او توانست حرکات بدن خود را روی بوم به تصویر بکشد. بهعلاوه پولاک برای نامگذاری آثار سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی خود از اعداد استفاده کرد، چون معتقد بود اعداد خنثی هستند و به بیننده اجازه میدهد نقاشی ناب را تجربه کند.
- نقاشیهای دیواری سیگرام مارک روتکو (Mark Rothko) سال 1958-1960
در سال 1958، مارک روتکو مأمور به خلق نقاشی دیواری برای اتاق غذاخوری رستوران Four Seasons در ساختمان Seagram نیویورک شد. او به مدت دو سال بهطور خستگیناپذیری روی این طرحهای سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی کار کرد و مجموعهای از نقاشیهای رنگی عمیقاً متحرک با رنگهای قرمز تیره، خرمایی مایل به قرمز و سیاه خلق کرد که به نقاشی های دیواری سیگرام معروف شدند. گرافیتی یا همان نقاشیهای دیواری Seagram نمونهای از تمایل نقاشان سبک زمینه رنگ، برای دستیابی به تعالی معنوی و انتقال تجربه احساسی عمیق است.
- کاوش ویلم دی کونینگ (Willem De Kooning) سال 1950
کاوش ویلم دو کونینگ بزرگترین نقاشی وی تا سال 1950 بود، و نمونهای از قلم بیانی و سازماندهی فضا در سطوح مختلف را به نمایش گذاشت. این هنرمند برای خلق این اثر سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی، از تصویری از زنانی که در یک مزرعه برنج در فیلم نئورئالیستی Riso Amaro ساخته جوزپه دی سانتیس کار میکردند، الهام گرفت. در خطوط خوشنویسی که ظاهراً بخشهای تشریحی این اثر هستند، تنش بین انتزاع و فیگوراسیون مشهود است. کاوش (Excavation) شامل ساختن سطح و خراش دادن لایههای رنگ روی آن برای ماههای متوالی بود، یعنی تا زمانی که دی کونینگ به اثر دلخواه خود رسید.
- یکی شدن، بارنت نیومن (Barnett Newman) سال 1948
اثر Onement (I) آغاز پیشرفت هنری برای نیومن بود. این اولینبار بود که هنرمندی از یک نوار عمودی (که بعدها زیپ نامید) برای تعریف ساختار فضایی کار خود استفاده کرد. این نوار عمودی ضخیم و نامنظم، که قرار بود امضای نیومن باشد، هم ترکیب را تقسیم و هم متحد میکند. نیومن در واقع بهدنبال نقاشی از ابتدا بود، گویی نقاشی قبلاً وجود نداشته است. او ترکیبات خود را اشکالی از اندیشه و بیان تجربه زنده بودن میدانست.
به گفته جکسون پولاک: “هنرمند مدرن با فضا و زمان کار میکند و احساسات خود را به جای تصویرسازی، بیان میکند!”
ویژگیهای سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (سبک آبستره)
- آثاری در مقیاس بزرگ
نقاشیهای سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (ابستره) معمولاً بزرگ هستند؛ البته به جز چند مورد استثناء مربوط به شخصیتهای خالق اکسپرسیونیسم انتزاعی. به علاوه این آثار معمولاً روی بومهای بسیار بزرگ ترسیم میشوند و یا از چندین بوم تشکیل شدهاند که در مجموع یک اثر هستند.
- دیدگاه هنرمند
این جنبش با یک سبک بخصوص مشخص نمیشود؛ اما پیامها و احساسات قوی نماینده خصوصیات مهم سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (ابستره) هستند. در هر اثر سبک هیجان نمایی انتزاعی، احساس هنرمند یا بیننده در مرکز صحنه ، نه خود تصویر، به چشم میخورد.
- الهام از سورئالیسم
نقاشیهای سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (ابستره) برگرفته از سوررئالیسم هستند و این ایده را ارائه میدهد که هنر باید با آفرینش خود به خود و ناخودآگاه خلق شود. هنرمند به جای برنامهریزی، طراحی و ارائه یک قطعه هنری، جریان خالص احساس و ذهنیت خود را برای خلق کردن، به کار میگیرد.
- انگیزه
دورانی که جنبش در آن آغاز شد، جامعه به ویژه آزاد اندیشان فشاری خفه کننده و محدود کننده را تحمل میکردند. سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (ابستره) راهی برای بیان افکار و احساسات فروخورده به هنرمندان داد.
- تنوع رنگ
از آنجایی که نقاشیهای سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (ابستره) قصد به تصویر کشیدن مضمونی ملموس را نداشتند، استفاده از رنگ بهعنوان عنصر فکری این سبک تلقی میشد. به عبارت دیگر، هنرمندان به چگونگی تأثیر رنگ بر خلق و خو و تفکر علاقهمند شدند.
تأثیر سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (ابستره) بر هنر امروز
هیجان نمایی انتزاعی در دهههای 1940 و 1950 شکوفا شد و نقاشیهای این جنبش به سرعت در سراسر جهان، در نمایشگاهها و نشریات مختلف، منتشر میشد. اما در دهه 1960، سبکهای مینیمالیسم و هنر پاپ، بهعنوان جنبشهای هنری غالب، جایگزین اکسپرسیونیسم انتزاعی شدند. هنرمندان نسل جدید، از جاهطلبیهای جدی و بزرگ اکسپرسیونیستهای انتزاعی و تمایل آنها برای به تصویر کشیدن تعالی و برتری در هنر خسته شده بودند. با این حال، میراث اکسپرسیونیسم انتزاعی همچنان قابل توجه است. بهعنوان مثال، فرانک بولینگ (Frank Bowling)، در اواسط دهه 60 به نیویورک نقل مکان کرد و عمیقاً تحتتأثیر سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (ابستره) قرار گرفت. وی بدون توجه به سبکهای محبوب آن زمان، در طول زندگی حرفهای خود به نقاشی در این سبک ادامه داد.
علاوهبراین، در سالهای اخیر، اکسپرسیونیستهای انتزاعی زن، بهعنوان مثال: لی کراسنر (Lee Krasner)، که مدتها زیر سایه مردان معاصر خود قرار داشتند نیز، مورد توجهی که شایسته آن بودند، قرار گرفتند. بهطوری که نمایشگاه «زنان اکسپرسیونیسم انتزاعی» در موزه هنر دنور، سال 2016 ، فضایی را برای تجلیل از هنرمندان زن اغلب ناشناخته این جنبش هنری، فراهم کرد.
سخن نهایی
نقاشیهای سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی (ابستره)؛ صرفنظر از دیدگاه منتقدان و تعاریف عقلانی هنر، به آرمان تولستوی دست یافتند و تا حدی از آن نیز فراتر رفتند. این آثار به بینندگان کمک کردند تا ایدههای تأمل برانگیزی در مورد دین، زمان، مکان و فرهنگ عامه را کشف کنند.
اگر به تایپوگرافی و کالیگرافی علاقه دارذید، سری به مقاله تفاوت کالیگرافی و تایپوگرافی ما بزنید.
در انتها امیدواریم که از مقاله سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی لذت برده باشید.
9 Responses
بسیار آموزنده و عالی، سپاسگزارم از مقاله های خوبتون استاد عزیز
پاینده باشید 🙏🏼💐
خیلی آموزنده و جذاب بود👌
😇😇😇😇🙏🙏🙏🙏
مثل همیشه عالی و دقیق👌👌👌ممنون از مقالاتی که زحمت می کشید و میذارید.🙏
موفق باشین
تشکر از شما😍
بسیار آموزنده و مفید بود
سپاس از همراهی شما
تشکر از شما دوست عزیز
بسیار آموزنده و مفید بود
سپاس از همراهی شما
جامع و کاربردی بود خانم منصوری عزیز
سپاس استاد
اموزنده و مفید بود
تشکر 🌹🙏🏻🙏🏻